مجسمه کریپتوس در شب

هک بزرگ قرن: معمای ۳۵ساله‌ سیا با یک برگ کاغذ حل شد!_مجله رشد

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله رشد

سنبورن K1 و K2 را به ترتیب با کلیدهای PALIMPSEST و ABSCISSA رمزگذاری کرد. کلید اول انتخابی شاعرانه است به معنی «دست‌نوشته‌ای که چندین دفعه پاک و بازنویسی شده». آبسیزا هم (Abscissa) مختصات افقی یا x را در یک جفت مختصات (x, y) مشخص می کند.

یقیناً او یک‌قدم دیگر هم برداشت و رمزها را نه روی الفبای معمولی، بلکه روی الفبایی اصلاح شده با ترتیب متفاوت اعمال کرد: KRYPTOSABCDEFGHIJLMNQUVWXZ، که آن را روی مجسمه نیز حک کرده می بود.

K1: مطلب اول

این قسمت که با کلیدواژه‌ی PALIMPSEST رمزگشایی شد، یک متن شاعرانه و فلسفی است. مسئله‌ی شگفت در این مطلب، یک غلط املایی به عمد است:

“BETWEEN SUBTLE SHADING AND THE ABSENCE OF LIGHT LIES THE NUANCE OF IQLUSION”

ترجمه: «بین سایه‌روشن ظریف و نبوده استِ نور، تفاوت ظریف توهم (IQLUSION) نهفته است.»

هنرمند عمداً کلمه‌ ILLUSION (توهم) را به‌صورت IQLUSION نوشته است. این اولین سرنخ می بود که نشان می‌داد این مجسمه چیزی فراتر از یک رمز ساده است.

K2: مطلب دوم

این قسمت که با کلیدواژه‌ی ABSCISSA رمزگشایی شد، همانند یک گزارش میدانی یا پیامی از یک جاسوس به‌نظر می‌رسد. این متن حاوی مختصات جغرافیایی (که به نقطه‌ای در نزدیکی خود مجسمه اشاره دارد) و اشارات مرموز است:

“IT WAS TOTALLY INVISIBLE HOWS THAT POSSIBLE ? THEY USED THE EARTHS MAGNETIC FIELD X THE INFORMATION WAS GATHERED AND TRANSMITTED UNDERGRUUND TO AN UNKNOWN LOCATION X DOES LANGLEY KNOW ABOUT THIS ? THEY SHOULD ITS BURIED OUT THERE SOMEWHERE X WHO KNOWS THE EXACT LOCATION ? ONLY WW”

ترجمه: «کاملاً نامرئی می بود. چطور امکان پذیر؟ آن‌ها از میدان مغناطیسی زمین منفعت گیری کردند. (ایست) اطلاعات در زیرزمین جمع‌آوری و به مکانی نامعلوم منتقل شد. (ایست) آیا «لنگلی» [مقر CIA] از این نوشته خبر دارد؟ باید بداند. آن چیز جایی همان بیرون دفن شده است. (ایست) چه فردی مکان دقیق را می‌داند؟ فقط WW.»

“WW” به گمان زیاد اشاره به ویلیام وبستر (William Webster)، رئیس CIA در زمان نصب مجسمه دارد.

K3 و رمز جابه‌جایی

سنبورن برای قسمت سوم (K3)، که متنی رمزشده با ۳۳۷ کاراکتر می بود، روش خود را عوض کرد. این‌بار سراغ رمز جابه‌جایی رفت؛ روشی که در آن، همه حروف مطلب را فقطً جابه‌جا می‌کنند، بی‌آنکه هیچ حرفی را به سخن فرد دیگر تبدیل کنند. انگار با یک آناگرام بزرگ طرفیم.

در این نوع رمز، جابه‌جایی حروف مطابق قواعد مشخصی انجام می‌بشود تا گیرنده‌ای که «کلید» را دارد بتواند زیاد راحت حروف را به ترتیب درستشان برگرداند.

در این مدل رمزنگاری حروف مطلب جابه‌جا خواهد شد نه جانشین

رمزنگاران زیاد سریع گمان زدند K3 با همین روش نوشته شده است. چطور؟ با تحلیل بسیاری حروف. توزیع حروف در متن رمزشده همانند همان الگوی معمول در متون انگلیسی می بود؛ که نشان می‌داد حروف جانشین نشده‌اند، بلکه فقطً مخلوط شده‌اند.

K3: مطلب سوم

این قسمت که با روش «جابه‌جایی» رمزنگاری شده می بود، معروف‌ترین متن در بین این سه قسمت است. این متن، نقل تعهدی تقریباً دقیق (با تغییرات جزئی) از «هاوارد کارتر»، باستان‌شناسی است که مقبره‌ی توتان‌خامون (فرعون مصر) را کشف کرد:

“SLOWLY DESPERATELY SLOWLY THE REMAINS OF PASSAGE DEBRIS THAT ENCUMBERED THE LOWER PART OF THE DOORWAY WAS REMOVED WITH TREMBLING HANDS I MADE A TINY BREACH IN THE UPPER LEFT HAND CORNER AND THEN WIDENING THE HOLE A LITTLE I INSERTED THE CANDLE AND PEERED IN THE HOT AIR ESCAPING FROM THE CHAMBER CAUSED THE FLAME TO FLICKER BUT PRESENTLY DETAILS OF THE ROOM WITHIN EMERGED FROM THE MIST X CAN YOU SEE ANYTHING Q ?”

ترجمه: «به‌آرامی، نومیدانه به‌آرامی، باقی مانده آواری که قسمت پایینی ورودی را مسدود کرده می بود، برداشته شد. با دستان لرزان، شکاف کوچکی در گوشه‌ی بالا سمت چپ تشکیل کردم و سپس، با مقداری بازتر کردن سوراخ، شمع را داخل بردم و نگاه کردم. هوای داغی که از اتاقک خارج می‌شد، علتلرزش شعله شد، اما اکنون جزئیات اتاقِ درون، از بین مه پدیدار شد. (ایست) آیا چیزی می‌بینی؟ سوال؟»

(در متن مهم کارتر، او به لرد کارناروون که پشت سرش می بود، می‌گوید: “Can you see anything” (آیا چیزی می‌بینی؟) و لرد جواب می‌دهد: “Yes, wonderful things.” (بله، چیزهای شگفت‌انگیز)).

K4 و پیچیدگی‌های رمزنگاری مدرن

حداقل سه گروهِ جدا گانه موفق شدند سه قسمت نخستِ مطلب‌های کریپتوس را رمزگشایی کنند. در سال ۱۹۹۹، جیم گیلوگلی، دانشمند علوم کامپیوتر، خبرداد که با پشتیبانی کامپیوتر توانسته این سه قسمت را بشکند.

تنها بعد از آن می بود که سازمان CIA آشکار کرد تحلیل‌گرش، دیوید استاین، همان رمزها را یک سال پیش‌تر یعنی در ۱۹۹۸، به‌صورت دستی حل کرده و تازه سپس از آن، آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) خبرداد که یک تیم کوچک داخلی‌اش، زیاد سریعتر یعنی در سال ۱۹۹۲ موفق شده به هر سه قسمت را رمزگشایی کند!

رمزهای امروزی نه با ترفندهای زبانی، بلکه بر پایه‌ی مسائلی ریاضی ساخته خواهد شد که عملاً حل‌ناپذیرند

قسمت چهارم یعنی K4، به‌زمان ۳۵ سال در برابر همه کوششها مقاومت کرد. احتمالا سنبورن عمداً مقدار پیچیدگی آن را بالا برده می بود تا پیشرفت‌های رمزنگاری از زمان وینژر به سپس را منعکس کند.

شکستن رمزهای امروزی دیگر فقط به معنی منفعت گیری‌ی هوشمندانه‌تر از تحلیل بسیاری حروف نیست؛ بلکه انقلابی در خود ریاضیات خواهد می بود. دلیلش این است که رمزنگاری مدرن، داده‌ها را در پشت مسائلی ریاضی نهان می‌کند؛ همانند تجزیه‌ی عددهای زیاد بزرگ به عوامل اول، که گمان می‌رود در هیچ بازه‌ی وقتی معقولی قابل‌حل نیستند.

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات تکنولوژی

مقالات آموزشی

سلامت و تندرستی

[ad_2]